اگر در فکر خودکشی هستید، بدانید که…
خودکشی یک راه حل نیست و برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و این یک شعار نیست اما متاسفانه چون فردی که در فکر خودکشی است دچار دید تونلی می شود و نمی تواند این راه ها را ببیند، اما دید تونلی چیست؟ وقتی که بچه بودیم از توی یک لوله بیرون را نگاه می کردیم. دایره دیدمان خیلی کم و اطرافش تاریک بود. این دید را تونلی می گویند. اگر من این لوله را کنار بگذارم می بینم چقدر این دید وسیع است. افسردگی دید را تنگ و تاریک و فرد را نزدیک بین و روانی می کند. به همین دلیل به افرادی که دچار این حالت می شوند می گویند به روان پزشک مراجعه کنند نه برای نصیحت شدن که برای کنار زدن این لوله .همه ما در طول زندگی احساس تنهایی، افسردگی، بی کسی و نا امیدی را تجربه می کنیم. مرگ یکی از عزیزان، شکست در برقراری ارتباط از جمله مواردی هستند که اعتماد به نفس ما را تحت تأثیر قرار داده و احساس بی ارزشی را در ما به وجود می آورند. از آنجایی که ساختار هیجانی و تربیتی هر شخص منحصر به فرد می باشد، در شرایط مختلف پاسخ های متفاوتی می دهد. در تشخیص اینکه آیا فردی واقعاً قصد خودکشی دارد یا خیر، باید موقعیت بحرانی وی به دقت بررسی گردد. پدیده ی پیچیده خودکشی در طول قرن ها مورد توجه فیلسوفان، عالمان دینی، جامعه شناسان، روان شناسان، روان پزشکان و هنرمندان بوده است. هر کدام از این افراد تلاش می کردند این پدیده را از دیدگاه خاص خود توصیف و تبیین کنند. ولی واقعیت آن است که خودکشی پدیده ای چندوجهی است، که عوامل متعدد روان شناختی، جامعه شناختی و فرهنگی در بروز آن نقش دارند. از این رو تلاش برای تبیین این پدیده از یک دیدگاه و نادیده گرفتن دیدگاه های دیگر نادرست است و کمکی به پیشگیری از آن نخواهد کرد.
در زندگی شهرنشینی کنونی افزایش جمعیت و عدم تجانس افراد با هم و احساس غربت و تنهایی ناشی از آن، کم شدن تعداد افراد خانواده ها و کاهش محبت خانوادگی و رها شدن فرد به سرنوشت خود، چشم هم چشمی ها و پیدا شدن آرزوهای دور و دراز زندگی مادی، خواستن ها و نتوانستن ها، فرار از خانواده و پناه بردن به اجتماع بی اعتنا، سرگشتگی در میان ارزش های متضاد زندگی شهری مدرن، محرومیت و شکست در عشق توأم با فقر مادی و ده ها عامل دیگر آنچنان ناراحتی هایی ایجاد می کند که فرد تنها راه نجات خود را در نابودی خویش می یابد و در نهایت دست به خودکشی می زند.
یکی از ناهنجاریهای اجتماعی که در طول تاریخ دامنگیر جامعه بشری، بخصوص جهان غرب بوده، مسئله خودکشی است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه بیش از پنج میلیون نفر در جهان اقدام به خودکشی می کنند که تقریبا پانصد هزار مورد آن منجر به مرگ می شود. خودکشی” اغلب به علت یأس صورت می گیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده می شود. تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که سرشار از ناکامی و تیرگی است. امید به زندگی کم و کمتر میشود و هر روز خبرهای فاجعه بار بیشتری منتشر میشود. کره زمین به سمت نابودی حرکت می کند و وضعیت زندگی روز به روز سختتر میشود. مردم در این شرایط ممکن است چه کاری انجام دهند؟ آیا با عشق و علاقه به زندگی ادامه میدهند؟ بیشتر مردم در این شرایط اگر خودکشی نکنند به احتمال زیاد به خودکشی فکر میکنند. در این شرایط وجود مغازه خودکشی چندان هم دور از ذهن نیست. مغازهای که فلسفه وجود خود را کمک به افراد شکستخورده میداند. افرادی که با وجود همه شکستهایشان میتوانند در مرگ موفق باشند.
ویژگیهای خودكشی
• شایعترین انگیزهی خودكشی جستوجوی راه حل است. ممكن است فرد باور داشته باشد خودكشی میتواند راه حلی برای یك مشكل غیرقابل حل باشد.
• هدف معمول خودكشی وقفه و قطع هشياری است، منظور از هشياری آگاه بودن به درد روانی پايداری است كه فرد در حال تجربهی آن است و به نظر او خودكشی راهی برای پايان بخشيدن به افكار و احساسات هوشيارانهی دردناك و مخرب است.
• رايج ترين محرك در خودكشی، درد روانشناختی غيرقابل تحمل است. افسردگی، نوميدی، احساس گناه، شرم و ديگر هيجانات منفی معمولاً از عوامل اصلی برانگيزانندهی خودكشی به شمار میروند.
• اساسی ترين عامل فشارزا در خودكشی نيازهای روانی ناكام شده است. ناتوانی فرد در رسيدن به معيارها يا انتظارات بالا، ممكن است منجر به احساس ناكامی، شكست و بی ارزشی شود. هنگامی كه پيشروی به سوی اهداف متوقف میشود، برخی افراد نسبت به خودكشی آسيب پذير میشوند.
• عمدهترين هيجان در خودكشي نااميدی – درماندگی است. بدبينی نسبت به آينده و اين باور كه هيچ چيزی نمیتواند موقعيت زندگی شخص را بهبود بخشد، ممكن است شخص را به سوي خودكشي سوق دهد.
• عمدهترين حالت شناختي در خودكشي، دوسوگرايي است، هرچند ممكن است شخص برای پايان بخشيدن به زندگی اش قوياً برانگيخته شود، اما معمولاً ميل به زندگي نيز (با درجههاي متفاوت) وجود دارد
• شايعترين حالت ادراكي در خودكشي احساس بن بست است كه مشخصه ی آن ديد بسته و محدود است. به نظر ميرسد افرادي كه قصد خودكشي دارند، ناتوان از در نظر گرفتن ساير گزينهها يا انتخابها هستند و كلنگری را از دست می دهند، بنابراين مرگ در ديد آنها يگانه راه فرار است.
دیدگاههای یک روانشناس درباره علت گرایش به خودکشی در سنین نوجوانی
متخصص روانشناسی کودک و نوجوان با بیان این که گرایش به جنس مخالف یکی از دلایل مهم در خودکشی نوجوانان است، خاطرنشان کرد: معمولا خودکشی در نوجوانی در نتیجه تمام شدن رابطه عاطفی پسر و دختر نوجوان است و خودزنی در نوجوان پسر نشانه قدرت طلبی و در دخترها نشانه نیاز به حمایت طلبی به طرف مقابل شان و صرفا جلب توجه کردن است که این ویژگیها، پتانسیل به سمت خودکشی و مصرف مواد مخدر در آینده را سوق میدهد.
معرفی کتاب مغازه ی خودکشی
ژان تولی، زاده ی 26 فوریه ی 1953، کاریکاتوریست، فیلمنامه نویس و رمان نویسی فرانسوی است. او علاوه بر فعالیت در عرصه ی تصویرسازی و ساخت فیلم، تا کنون ده کتاب موفق و پرفروش نوشته و از جوایز ادبی نیز سهمی داشته است. تولی همچنین در زمینه ی نوشتن زندگی نامه نیز فعالیت می کند. او مغازه خود کشی را در سال 2006 نوشته و در سال 2012 تبدیل به فیلم کرد. از دیگر آثار وی می توان به کاب آدم خوران اشاره کرد. رمان مغازه خودکشی از درخشان ترین آثار فانتزی سیاهی است که در دو دهه گذشته در جهان نوشته شده است. در سراسر کتاب حضور متراکم مرگ وجود دارد و در مقابل تلاش برای ساختن امید به زندگی، نبردی نمادین و مملو از شوخیهای ظریف را به وجود آورده است که در نهایت قرار است خواننده را میخ کوب کند. تولی با ریزه کاری های خلاقانه و حرفه ای خود مانند استفاده نام برخی افراد مشهور که دست به خودکشی زده اند به عنوان نام شخصیت های محوری مغازه خودکشی ، هنر طنز نویسی خود را در باب طنز سیاه به خوبی به رخ کشیده و به اثرات وحشتناک و جبران ناپذیر نا امیدی بر جامعه و در سوی مقابل تاثیر باز شدن دریچه امید.
خلاصه کتاب مغازه خودکشی
این رمان درباره خانواده تواچ و کسبوکار منحصربه فرد آنهاست. خانواده تواچ مغازهای با این شعار دارند:” آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگ تان موفق باشید.” مغازه آنها که مغازه خودکشی نام دارد، به افرادی که قصد خودکشی دارند خدمات ارائه می دهد. خانواده تواچ حتی به مشتریان خود مشاوره خودکشی هم میدهند و انواع و اقسام روشهای مختلف برای پایان دادن به زندگی فلاکت بارشان را به آنها پیشنهاد می کنند. رمان در زمان و مکان نامشخصی اتفاق میافتد. اما چیزی که مشخص است، این است که ناامیدی فراگیر شده و بیشتر مردم دلیلی برای زنده بودن ندارند. شاد بودن و خندیدن از عجیب ترین چیزها به شمار میرود و آمار خودکشی بسیار بالا است. در این میان، مغازه خودکشی به خود افتخار می کند که به آدمها کمک میکند تا از شر زندگی راحت شوند.
در قسمتی از کتاب مغازه خودکشی می خوانیم:
آلن! آخه چندبار باید بهت بگم؟ وقتی مشتریهامون از مغازه خرید میکنن، بهشون نمیگیم به زودی میبینمت. ما باهاشون وداع میکنیم. چون دیگه هیچ وقت برنمیگردن. آخه کِی این رو توی کله ت فرو میکنی؟، لوکریس تواچ با عصبانیت کاغذی را پشت خود در دستان گره کردهاش پنهان کرده بود که با تکانهای عصبیِ او میلرزید. بچهی کوچکش روبه روی او ایستاده بود و بشاش و مهربان نگاهش می کرد. خانم تواچ خم شد و با لحن سرزنشآمیز محکمتری گفت «و یه چیز دیگه؛ این جیکجیک کردنت رو تموم کن. وقتی یکی میآد این جا نباید بهش بگی، ادای آلن را درمیآورد، «صبح به خیر.» تو باید با لحنِ یه بابامُرده بهشون بگی «چه روزِ گندی مادام.» یا مثلا بگی «امیدوارم اون دنیا جای بهتری براتون باشه، موسیو.» خواهش میکنم لطفا این لبخندِ مسخره رو هم از رو صورتت بردار. میخوای این یه لقمه نون رو ازمون بگیری؟ آخه این چه رفتاریه که وقتی یکی رو میبینی چشمهات رو میچرخونی و دستهات رو میبری پشت گوشت و تکونشون میدی؟ فکر کردی مشتریها میآن این جا لبخندِ ابلهانهی تو رو ببینند؟ واقعا میری روی مُخم. مجبورمون می کنی پوزه بند بهت ببندیم. ما خودکشی رو تضمین میکنیم. اگه نمُردید، پولتون رو پس میدیم. حالا بفرمایید، از این خرید پشیمون نمیشید. ورزشکاری مثل شما! فقط یه نفس عمیق بکشید و برید سمت هدفتون. در ضمن همونطور که همیشه میگم، شما فقط یکبار میمیرید، پس کاری کنید که اون لحظه فراموشنشدنی باشه…
کتاب «مغازه ی خودکشی» را انتشارات یوشیتا با ترجمه ی روان و دلنشین معصومه تاجمیری به چاپ رسانده است. مغازه ی خودکشی را می توانید با کلیک بر روی لینک این کتاب در زیر از فروشگاه اینترنتی کتاب هافکو سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید.