سبک زندگی

سبک زندگی ایرانیان به چه صورتی است؟

سبک زندگی مردم ایران

سبک زنگی چیست؟

طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، سبک زندگی ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی شامل تغذیه تحرک بدنی، استرس، مصرف دخانیات و کیفیت خواب است که در پی اجتماعی شدن بوجود امده است. شیوه زندگی پدیده ای چند وجهی است که تمام جنبه های زندگی روزمره، خواب، غذا، بهدا شت، آداب و رسوم، کار، بازی، سرگرمی، وقت گذرانی، روابط اجماعی، طرز تفکر، رفتار، احساسات و عواطف می باشد.
در پزشکی، بیشتر، سبک زندگی را متناسب با عادت های غذایی، بهداشت و مسائلی از این قبیل می گیرند و این بحث، بیشتر ناظر به ابعاد جسمانی، تغذیه، بحث های بهداشت و این گونه مسائل است. سبک زندگی در جامعه شناسی، بحث های خودش را دارد و در ارتباط با نهادهای اجتماعی است؛ ولی در روان شناسی، وقتی بخواهیم این بحث را پی گیری کنیم، زیرساختش به شخصیت برمی گردد؛ یعنی آن چارچوبی که در بحث های شخصیت مطرح شده است. بر اساس آن، نوع شخصیت افراد، متفاوت است و متناسب با آن، سبک زندگی متفاوتی خواهند داشت که در قسمت های بعد توضیح خواهیم داد.

سبک زندگی از دیدگاه فردنگر آدلر:

آدلر 3 مشکل همگانی را شرح داد و آنها را در 3 طبقه گروه بندی کرد:
1. مشکلات مربوط به رفتار ما در قبال دیگران
2. مشکلات شغلی
3. مشکلات عاطفی و محبت
او چهار سبک زندگی اساسی را برای حل و فصل کردن این مشکلات مطرح کرد:
1. تیپ سلطه جو
2. تیپ گیرنده
3. تیپ دوری جو
4. تیپ مفید به حال جامعه
تیپ اول، نگرشی سلطه‌جو یا حاکم، با آگاهی اجتماعی کم دارد. چنین فردی بدون توجه به دیگران رفتار می‌کند. نوع افراطی این تیپ به دیگران حمله می‌کند و آزارگر، بزهکار، یا جامعه‌ستیز می‌شود. نوع کمتر خطرناک این تیپ، الکی، معتاد به مواد مخدر می‌شود یا خودکشی می‌کند؛ آنها معتقدند که با حمله به خودشان، به دیگران صدمه می‌زنند. تیپ گیرنده (از نظر آدلر، رایج‌ترین تیپ انسان) توقع دارد که دیگران اسباب رضایت او باشند و بنابراین، به دیگران وابسته می‌شود. تیپ دوری‌جو برای روبه‌رو شدن با مشکلات زندگی، هیچ تلاشی نمی‌کند. چنین فردی با اجتناب‌کردن از مشکلات، از هر گونه احتمال شکست، دوری می‌کند.
این سه تیپ، برای مقابله کردن با مشکلات زندگی روزمره، آمادگی ندارند. آنها نمی‌توانند با دیگران همکاری کنند و تضاد بین سبک زندگی آنها و دنیای عملی، به رفتار نابهنجار منجر می‌شود که به صورت روان‌رنجوری‌ها و روان‌پریشی‌ها جلوه ‌گر می‌شود. آنها فاقد چیزی هستند که آدلر علاقه اجتماعی نامید.
تیپ مفید به حال جامعه، با دیگران همکاری کرده و مطابق با نیازهای آنها عمل می‌کند. این افراد در چارچوب کاملا رشد یافته علاقه اجتماعی، با مشکلات مقابله می‌کنند.
آدلر به طور کلی با طبقه‌بندی یا تیپ‌بندی افراد به این صورت مخالف بود و اظهار داشت که این چهار سبک زندگی را فقط برای مقاصد آموزشی مطرح کرده است. او به درمانگران هشدار داد که از اشتباه گماردن در طبقاتی که با هم تناقض دارند، پرهیز کنند.

سبک زندگی

وضعیت موجود سبک زندگی ایرانیان به چه صورتی است و چه وضعیتی دارد؟

ملاک ما برای داوری در این قسمت، آن است که اگر معیارهای سبک زندگی، دینی و اسلامی باشد، ارزش ها و به هر حال مقیاسمان را آنجا قرار بدهیم و قضاوت کنیم. البته اینکه درباره هر کدام از ابعاد سبک زندگی، داوری علمی داشته باشیم، نیاز به کار میدانی دقیق است. در این زمینه، قضاوت علمی و دقیقی نمی توانیم بکنیم؛ اما می توانیم حدس بزنیم که حداقل بخشی از این موارد جزو مواردی است که فاصله زیادی با سبک زندگی مطلوب داریم؛ مثلا سبک زندگی ما در روابط اجتماعی، نوع ارتباط کلامی و غیر کلامی و ادب و احترامی که به یکدیگر می گذاریم، آیا واقعا این طور است؟
یک نمونه اش را می خواهم بگویم که تازه یک بخشی از آن نمود پیدا می کند، در رانندگی است که احترام و حرمتی برای دیگران قائل نیستیم. وقتی دو نفر در آسانسور قرار می گیریم و کنار هم قرار می گیریم، تعارف می کنیم؛ ولی اگر این دو نفر پشت فرمان بنشینند، کوچک ترین حق تقدمی را برای یکدیگر قائل نیستند؛ چرا؟ این در روان شناسی تحلیل شده است. بحثش این است که هر چه فاصله ما از یکدیگر زیادتر می شود، جنبه هایی که برای دیگران، حرمت قائل می شویم، کاهش پیدا می کند. چرا این طوری است؟ این نشان می دهد که این امور برای ما درونی نشده است. واقعا جزو باورهای ما نیست و نهادینه نشده است و از درون ما سرچشمه نمی گیرد؛ حتی همان تعارفی که مثلا می گوییم شما بفرمایید و احترام به یکدیگر می گذاریم، ظاهری و پیش پا افتاده است و در این موارد اشکال های جدی داریم.
گفته می شود سبک زندگی ما در حال حاضر، مطلوب نیست. این مطلب، این سؤال را به ذهن متبادر می کند که در گذشته، سبک زندگی ما خوب بوده است؟ آیا سبک زندگی خوبی در ۳۰-۴۰-۱۰۰ سال گذشته یا قرن های گذشته داشته ایم؟ آیا ایرانیان، سبک زندگی اسلامی خوبی داشته و الان از این امر فاصله گرفته اند؟ یا منظور، این است که سبک زندگی ما در مقایسه با سبک زندگی توصیه شده در قرآن و روایات، خوب نیست؟
آنکه قطعی است در مقایسه با معیار مطلوب است؛ یعنی اگر آن معیار قضاوت را بگیریم و بگوییم در مقایسه با آن معیار، وضعیت فعلی ما مطلوب نیست و با آن فاصله داریم و باید مرتب تلاش کنیم تا به آن برسیم؛ ولی حتی در مقایسه با گذشته، بعضی آسیب ها و تفاوت ها را می بینیم؛ یعنی آرامشی که در گذشته داشته ایم، انسان دوستی، روابط عاطفی و معاشرت اجتماعی در گذشته، خیلی بیشتر بوده است. غذا، تغذیه و خواب سالم، خیلی بیشتر و بهتر بوده است؛ حتی در مقایسه با معیارهای خودمان، در این ۵۰ یا ۱۰۰ سال گذشته افت کرده ایم. البته می توان درباره عواملش بحث کرد.

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *