وزن | 360 g |
---|---|
ابعاد | 23.5 × 16.5 × 1.2 cm |
نویسنده | دکتر خیرالله پروین |
مترجم | – |
ناشر | خرسندی |
موضوع | حقوق بشر |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
تعداد صفحات | 264 |
تعداد جلد | 1 |
شابک | 9786001148248 |
زبان | – |
سازگاری یا تعارض بین مبنا و منشا نظام بین المللی حقوق بشر و نظام حقوق بشر اسلامی
حقوق بشر، نقطه مرکزی دایره مباحث و دغدغه های حقوقی انسان مدرن، فارغ از کاربرد سیاسی اش با چهره ای علم اليقينی افکار جهان سومی را نیز به خود مشغول کرده است. و این در حالی است که انسان متفکر و صاحب نظر مدرن (خصوصا غربی)، در واقعیت تاریخی، در حال تجربه دوران فکری پست مدرنیسم است. دوره ای که ویژگی بارز آن شکاکیت و نسبیت معرفتی و اخلاقی است. تضاد بين جهان شمولیت و جزمیت ارزشی و قطعيت علمی حقوق بشر مدرن از یک طرف و نسبی گرایی معرفتی و چهره گفتمانی علوم از طرف دیگر سبب گشت تا موضوع سازگاری یا تعارض بین مبنا و منشا نظام بین المللی حقوق بشر و نظام حقوق بشر اسلامی را مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم. از جمله عوامل دیگر که انگیزه تحقیق در این حوزه را تقویت می کرد، وجود و ظهور علائم و نشانه هایی از صحت و صدق پیش بینی ساموئل هانتینگتون استراتژیست امریکایی مبنی بر تقابل فرهنگ ها و جنگ تمدنها و مرکزیت فرهنگ و تمدن اسلامی و غربی در این مواجهه تاریخی است. این مسئله مهم سیاسی – تاریخی نشانگر آن است که «حقوق بشر» نیز مانند سایر علوم انسانی، پشت ظاهر دانش گونه اش ماهیتی نظری، محتوایی عقیدتی و هویتی فرهنگی دارد. و این ویژگی ها انگشتان باز پنجه ای بود که بر چهره علمی حقوق بشر زخم هایی عمیق ایجاد می کرد. بی گمان تنها راه ترمیم چهره زیبای حقوق بشر و رسیدن به حقوق بشر جهانشمول پناه بردن به عقل ارتباطی – فرهنگی است اینک پس از عقل استعلایی (دکارتی) و عقل زمینه مند، به عنوان موج سوم تجدد از – متفکران، اندیشمندان و فیلسوفان غربی و شرقی به رسمیت شناخته شده است. اینکه آیا اختاپوس سرمایه داری و امپریالیسم متعلق به آن امکان چنین ارتباطی را به فرهنگ های مخت و متنوع می دهد یا خیر موضوعی است مربوط به حوزه سیاست و روابط بین الملل. اما در حوزه دانش حقوقی باید بگوییم، موضع و جایگاه تاریخی که در آن قرار داریم نشان از آن دارد که موضوع حقوق بشر هنوز به مرحله قطعیت و جهان شموليت نرسیده و پرونده مباحث نظری آن همچنان باز است. یکی از بسترهای بحث نظری راجع به حقوق بشر، پژوهش در خصوص ریشه های فکری، فرهنگی و تاریخی – اجتماعی شکل گیری حقوق بشر بین الملی و گفتمان رقیب آن حقوق بشر اسلامی است؛ چراکه شناخت مبانی نظری و ریشه های تاریخی اجتماعی گفتمان ها و مدل های حقوق بشری امکان خوداگاهی تاریخی را فراهم نموده و احتمال ارتباط فرهنگی و تنقیح حقوق بشر از امیال و هوسهای مستتر در ایسمهای بشری را بالا می برد:
1. حقوق بشر به حقوق اساسی و بنیادین انسان می پردازد که فارغ از اختلافات عقیدتی و تفاوت های افراد بشر در نژاد، قومیت، ملیت و تابعیت، وجود آن ذاتی و طبیعی و رعایت آن الزامی و ضروری است. چنین توصیفی از حقوق بشر اگرچه مطابق با عقل و وجدان بشری است؛ اما صورت آرمانی حقوق بشر است؛ چراکه در عالم واقع ذهنیت افراد، گروه های اجتماعی، حکومت ها و سازمانهای بین المللی از موضوع، محتوا و طبع حقوق بشر، همچنین چگونگی و نحوه اجرای آن تحت تأثیر عوامل و شرایطی قرار می گیرد که حقوق بشر را از صورت اولیه و آرمانی آن دور ساخته، اختلافات بلکه تعارضاتی در نظام های حقوق بشری به وجود آورده است. در بررسی ها و مطالعات مقایسه ای حقوق بشری که انجام گرفته بیشتر به طرح اشتراکات و اختلافات در نظام های مکتوب و قانونی حقوق بشری اسلامی و بین المللی مانند اعلامیه ها و میثاقها وغیره پرداخته شده است. اما در این نوشتار سؤالات دیگری نیز مطرح است از جمله: ۱) آیا تفاوت ها فقط مربوط به دو گونه از اسناد حقوق بشری است؟ یا تقابل میان دو دستگاه فکری – حقوقی است؟ ۲) آیا این تفاوت ها و تعارضات به صورت دفعی و به دنبال یک تصمیم سیاسی یا حقوقی به وجود آمده، یا ریشه در اعماق تاریخ، فرهنگ و تحولات اجتماعی نیز دارد؟ 3) سهم اندیشه های غیر حقوقی در شکل گیری نظام های حقوق بشری اسلامی و بین المللی چیست؟ 4) نظام های حقوق بشری اسلامی و بین المللی هریک متأثر از کدام فلسفه حقوق بشری هستند؟ 5) مبانی و مفروضات این دو نظام حقوق بشری کدامند؟
در پاسخ اجمالی به سؤال های بالا باید گفت تعارضات، بین دو نظام فکری حقوق بشر است که برخی تظاهرات و نمودهای آن در اسناد حقوق بشر و قوانین اساسی کشورهای پیشرو در حقوق بشر دیده می شود و برخی دیگر در رفتار، فرهنگ و ادبیات حقوق بشری اقوام و ملل و جوامع متأثر از آن نظام ها به چشم می خورد. اما هدف از این کتاب بررسی و تشریح و تحلیل اصول و مبانی حقوق بشری و همچنین طرح، بررسی و تحلیل عواملی میباشد که ریشه در امور واقع (تاریخی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی وغیره) داشته و در شکل گیری مبانی حقوقی در دو نظام حقوق بشری مؤثر واقع شده است. لذا با اینکه زمینه بحث حقوق بشر است اما جنس و ماهیت آن بررسی و تحلیل حقوقی، فلسفی و اجتماعی حقوق بشر است.
در اینجا ذکر یک نکته ضروری است که منظور از اصطلاح بین الملل در حقوق بشر بین المللی، گستره جهانی آن نیست چراکه ممکن است در سطح جهان اندیشمندان و اندیشه وران حقوقی و فعالان حقوق بشری زیادی باشند که از اساس با مبانی حقوق بشر بین المللی مخالف باشند. همچنین منظور دنیای غرب (اروپا و امریکا نیست که در تدوین حقوق بشر معاصر پیشگام بوده است بلکه مقصود اندیشه و فلسفه حقوقی واحدی است که استیلا و هژمونی آن بر اسناد حقوق بشری بین المللی مشهود است. در واقع منظور ما روح فلسفی و انسان شناختی حاکم بر نظام فکری و قانونی حقوق بشر در سطح بین المللی است که از تفکر حاکم بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه در قرن هیجدهم که مبتنی بر مکتب حقوق طبیعی بود نیز بسیار فاصله گرفته است. همین طور منظور از اسلام هر فکر و باور حقوق بشری که منتسب به مسلمانان می باشد یا صرفا آنچه که امروزه مورد پذیرش مردم و روشنفکران مناطق مسلمان نشين خصوصا خاورمیانه قرار گرفته نمی باشد، بلکه آن فلسفه و چهارچوب حقوقی (به طور عام) و حقوق بشری (به طور خاص) است که از گفتمان حقوقی درون دینی بیرون می آید.
موضوعات مطرح شده در این کتاب
این کتاب به بررسی و مقایسه اصول و مبانی پذیرفته شده از سوی دو نظام حقوق بشر اسلامی و بین المللی و سایر وجوه بین دو مکتب حقوق بشری اومانیستی – لیبرالیستی از یکسو و اسلامی از سوی دیگر می پردازد. بدیهی است که اگر با تکیه بر شباهت بین مواد به کار رفته در اسناد این دو نظام حقوق بشری نگریسته شود قطعا شباهت ها و اشتراکات زیادی نیز به چشم می خورد. اما زاویه دید این پژوهش به گونه ای است که سعی شده قدری – بررسی های معمول و متداول گام نهاده و اختلافات و تعارضات نظری در نظام حقون اسلامی و بین المللی را مدنظر داشته باشد.
از جمله مبانی و مفروضات مورد بررسی در هر دو نظام حقوق بشری یاد شده می تو موارد زیر اشاره کرد: الف. اندیشه حقوق بشری اومانیستی – لیبرالیستی: ۱) فردگرایی؛ ۲) اصالت آزادی؛ ۳) تعریف حقوق براساس آزادی؛ 4) اصالت عقل ابزاری و انحصار آن در منافع فردی؛ ۵) عرضی دانستن دین؛ 6) نسبیت گرایی؛ 7) سكولاریزم؛ ۸) التقاط در منشأ حقوق؛ 9) روابط دوگانه حقوقی (انسان با انسان و انسان با طبیعت)؛ ۱۰) گسستگی حق و تکلیف؛ ۱۱) عدم پذیرش وحی به عنوان منبع معرفتی.
ب. اندیشه حقوق بشری اسلامی: ۱) اصالت حق؛ ۲ ضرورت آزادی؛ ۳) محوریت فرد؛ 4) تعریف آزادی براساس عدالت؛ 5) اعتقاد به فطرت دینی؛ 6) پذیرش منبع معرفتی وحی؛ ۷) روابط چهارگانه حقوقی (حق الله – حق الناس – حق النفس و حقوق طبیعت و دیگر اجزای هستی)؛ ۸) ارتباط و التزام (دین و سیاست، دنیا و آخرت، ماده و معنا)؛ ۹) ارتباط، اتصال و التزام حق و تکلیف؛ ۱۰) اعتقاد به منشأ الهی حقوق؛ ۱۱) پذیرش عقل ابزاری و بسط آن به حوزه های جمعی.
پس از بررسی دقیق این دو اندیشه حقوق بشری باید گفت تفکر اومانیستی – لیبرالیستی با حذف حق امنیت دین، اخلاق و همچنین برخی حقوق معنوی و روحی از دایره حقوق بشری، مقدم دانستن آزادی بر حقوق و نگاه تک ساحتی به انسان، باعث سقوط اخلاقی و معنوی بشر و تضییع این بخش از حقوق مسلمه او شده است که نتایجی از قبیل افزایش آمار طلاق، افزایش آمار کودکان نامشروع، افزایش و گسترش گروههای همجنس باز، افزایش و توسعه فرق ضاله و شیطان پرست، افزایش آمار قتل و خودکشی، بهره کشی جنسی از کودکان و زنان، جنایات جنگی در سطح گسترده را به دنبال داشته است. این حوادث در حالی به وقوع می پیوندد که دولت های جدید در علومی مانند مدیرت، بوروکراسی، امنیت اجتماعی، روان شناسی و جامعه شناسی، علوم انتظامی و پلیسی، نسبت به گذشته تخصصی تر و توانمندتر شده اند. از طرفی نمی توان حاکمان جوامع اسلامی را از اتهام تضييع حقوق بشر در ابعاد وسیع تبرئه کرد؛ چراکه هنوز در جوامع اسلامی بسیاری از شهروندان از حقوق اولیه و ابتدایی خود محرومند که البته ریشه آن نقص در دین و یا اندیشه حقوقی دین محور نیست بلکه عقب ماندگی فرهنگی و سیاسی، فساد و وابستگی حاکمان به قدرت های جهانی، ضعف، اهمال و سستی روشنفکران، علما و اندیشمندان جوامع اسلامی در فهم دقیق از عقلانیت دینی و عدم شناخت کافی علما و دانشمندان اسلامی، از شرایط زمانی و مستحدثه از عوامل تضييع حقوق بشر در جوامع اسلامی است.
به نظر می رسد تنها راه برون رفت از وضعیت فعلی حقوق بشر، آگاهی بیشتر جوامع اسلامی و تغییر رویکرد و تحولات مفهومی در اندیشه های اومانیستی می باشد تا از این رهگذر شاهد احقاق حقوق بشر و تعالی آن باشیم.
٢. منابع علمی در رابطه با حقوق بشر، مبانی، ماهیت و فلسفه آن، همچنین مقایسه حقوق بشر اسلامی و بین المللی در چهار شکل کتاب، رساله ها در دانشگاه ها، مقاله و مصاحبه در دسترس است. در بعضی کتب با مقایسه مواد به کار رفته در اسناد حقوق بشری اسلامی و غربی مبانی متعارض این دو نظام حقوق بشری استخراج شده که در زمینه معرفی اصول و مبانی متعارض از جامعیت و دقت بالایی برخوردار است. اما راجع به مکاتب فلسفی حقوق بشری و همچنین ریشه های فرهنگی و تاریخی علمی آن کمتر سخن به میان آمده است.
دسته دیگری از کتب، حقوق بشر را فقط از دیدگاه اسلام بررسی کرده اند که البته این کتاب ها به صورت ضمنی به دیگر اندیشه های حقوق بشری نیز اشاراتی داشتند اما تکیه آنها بر آیات و احادیث و تبیین فهم اسلامی از حقوق بشر بوده است. کتب دیگری هستند که در این زمینه تدوین شده و حقوق بشر در ارتباط با دین و فمینیسم و همچنین برخی مبانی حقوق بشر اسلامی را مورد بررسی قرار داده و ارتباط حقوق بشر و دموکراسی را بررسی کرده اند.
رساله های دانشگاهی نیز در این زمینه یا به موارد خاصی از حقوق بشر و نسبت سنجی آن با اسناد بین المللی و اسلامی پرداخته، و یا بیشتر به تاریخچه، نحوه شکل گیری اسناد و مقایسه مواد به کار رفته در اسناد حقوق بشر اسلامی و بین المللی پرداخته و اگر در مواردی به مبانی آن اشاره شده مسائل محدودی مانند فردگرایی، آزادی و لیبرالیسم را مورد تجزیه و داده اند. مقاله ها هم نیز به موارد خاصی از موضوعات حقوق بشری پرداخته اند.
به طور کلی می توان گفت تمامی آثار فوق الذكر فقط به جنبه هایی از مقایسه تطبیقی حقوق بشر اسلامی و بین المللی اشاره داشته و به تمامی جهات متعارض در مبانی این – بشری و همچنین تشریح و تحلیل مبانی و ریشه های آن نپرداخته است بدیهی است پر جامع مبانی و ریشه های متعارض نظام های حقوق بشر اسلامی و بین المللی ما را به سوی نوعی نگاه تلفیقی مرکب از آرمان گرایی و واقع گرایی در زمینه حقوق بشر و آینده آن رهنمود می شود.
بخش های این کتاب
این نوشتار در قالب چهار فصل ساماندهی شده است. در فصل اول مفاهیم و مبانی نظری مانند (حق، بشر، ماهیت حق وغیره) و تاریخچه حقوق بشر مطرح شده است. فصل دوم به فلسفه حقوق بشر و نسبت سنجی حقوق بشر اسلامی و بین المللی (مدرن) با مکاتب و نظریه های فلسفه حقوق بشر اختصاص یافته است. در فصل سوم ریشه های فکری، علمی، فرهنگی و سیاسی و تاریخی اجتماعی حقوق بشر مدرن و اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سپس برخی زمینه های تعارض حقوق بشر اسلامی و مدرن مانند روابط حقوقی، فردگرایی و جمع گرایی در حقوق بشر، رابطه عدالت، آزادی و حقوق بشر، ارتباط دین و سیاست، و حقوق بشر و دموکراسی در فصل چهارم به بحث گذاشته شده، تا بنیانهای متعارض در حقوق بشر اسلامی و بین المللی آشکار گردد.
با یاری خداوند کتاب مبنا و منشأ حقوق بشر نظام بین الملل و اسلام به چاپ سوم رسید، به همین خاطر متن کتاب به طور کامل مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفت و علاوه بر رفع برخی اشکالات شکلی و ماهوی، اصلاحات و ویراستاری کامل تمام متن کتاب انجام گرفت. لذا چاپ سوم منقح تر و آراسته تر از چاپ های قبلی به علاقه مندان به مباحث حقوق بشر و دانشجویان و اهل علم و محققین و پژوهگران ارائه می گردد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.