وزن | 110 g |
---|---|
ابعاد | 20 × 11.5 × 0.55 cm |
نویسنده | گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی |
مترجم | – |
ناشر | شهید ابراهیم هادی |
موضوع | خاطرات, سرگذشتنامه, شهیدان |
نوع جلد | شومیز |
قطع | پالتویی |
تعداد صفحات | 120 |
تعداد جلد | 1 |
شابک | 9786007841686 |
زبان | – |
فانوس حرم نشر شهید ابراهیم هادی
9,500 تومان
7,100 تومان
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
پدر و مادرم به خاطر احترامی که برای خانواده آقای فانوسی قائل بودند، اختلافی با ازدواج ما نداشتند، ولی سپردند به خودم که تصمیم آخر را بگیرم. هنوز مردد بودم. خیلی با خودم کلنجار میرفتم تصمیم بسیار سختی بود. بالاخره یک شب دو رکعت نماز توسل به حضرت زهرا(س) خواندم از خود حضرت زهرا(س) خواستم کمکم کند که تصمیم درست را بگیرم.
همان شب خواب عجیبی دیدم. خانمی که چهرهاش را ندیدم جلو آمد و یک انگشتر با نگین زرد به دستم انداخت. صبح که از خواب بیدار شدم حس خوبی داشتم. حس میکردم این خواب یعنی باید پیشنهاد ازواج را قبول کنم. بعدها محسن همیشه به شوخی میگفت: «مواظب انگشتر زرد رنگ باش». مادرم موافقت من را اعلام کرد. جلسه دوم محسن گفت: «فردای همون روزی که اومدیم خونتون رفتم مشهد، همونجا از آقا امام رضا(ع) خواستم که مِهرم رو به دلت بندازه و وقتی بر میگردم جواب مثبتت رو بشنوم».
این کتاب را نشر شهید ابراهیم هادی منتشر کرده و در فروشگاه اینترنتی هافکو به فروش می رسد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.