وزن | 204 g |
---|---|
ابعاد | 23.5 × 16.5 × 0.68 cm |
نویسنده | دکتر محمدصادق کوشکی, مصطفی رنجبر |
مترجم | – |
ناشر | خرسندی |
موضوع | حزب سیاسی |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
تعداد صفحات | 150 |
تعداد جلد | 1 |
شابک | 9786001146558 |
زبان | – |
ترکیه کشوری است که اکثریت مردم آن مسلمان هستند. با این وجود از زمان شکل گیری جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳، یک ساختار لائیک بر ترکیه حاکم بوده است. قانون اساسی ترکیه نیز به این مسئله اذعان دارد. در ماده ۲ قانون اساسی ترکیه آمده است که: «جمهوری ترکیه در قالب آرامش جامعه، همبستگی ملی و مفهوم عدالت، حرمت گذار به حقوق انسانی، وابسته به ایدئولوژی ملی گرایی آتاتورک، دولتی دمکراتیک، لائیک و سوسیال است» (محمودی و مسعودی نیا، ۱۳۹۱: ۶). باوجوداین مانع اساسی و تلاش دولت های مختلف ترکیه برای حذف اسلام از حوزه عمومی، اسلام همواره در صحنه سیاسی ترکیه حضور داشته است. وجود نیروهای سیاسی متفاوت و متناقض در ساختار سیاست ترکیه باعث شده تا این کشور به پدیده ای متمایز از سایر کشورهای منطقه غرب آسیا (خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل شود. پس از تبديل نظام تک حزبی ترکیه به نظام چند حزبی در سال ۱۹۴۵، احزاب اسلام گرا در این کشور امکان فعالیت بیشتری یافتند. از دهه ۷۰ میلادی، احزاب سیاسی اسلام گرا در ترکیه رو به رشد و تقویت بوده اند. سیاست خارجی ترکیه بیش از شش دهه کاملا غرب گرا بوده است. ویژگی عمده احزاب اسلام گرای ترکیه در مقایسه با احزاب ملی گرا و سکولار، توجه به کشورهای مسلمان بوده است. ترکیه در دو دهه اخیر شاهد تحولات سیاسی چشمگیری بوده و قدرت یابی احزاب اسلام گرا در این کشور باعث ایجاد تغییرات عمده ای در سیاست داخلی و خارجی آن شده است. ظهور و به قدرت رسیدن احزاب اسلام گرا در جمهوری ترکیه به عنوان یک کشور راهبردی و نقطه تلاقی شرق و غرب بر اهمیت بررسی این احزاب افزوده است. احزاب اسلام گرای ترکیه با وجود مشابهت های فراوان، متنوع و دارای گرایش های متعدد هستند.
احزاب اسلام گرا علی رغم تحولات و فراز و نشیب هایی که در طول فعالیت خود مواجه بوده اند، در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره سوم میلادی بر ترکیه حاکم شده . قدرت سیاسی را در دست گرفته اند. ناهمگون بودن نگرش نسبت به موضوعات مختلف و بین احزاب اسلام گرا باعث شده تا شاهد مواضع و رویکردهای متفاوتی از سوی احزاب اسلام گرای ترکیه در قبال سیاست داخلی و خارجی این کشور باشیم. احزاب اسلام گرام رفاه و عدالت و توسعه از دهه ۹۰ به بعد در رأس قدرت سیاسی این کشور بوده و حزب فضیلت نیز در زمان فعالیت خود یکی از سه حزب اصلی مجلس ترکیه به حساب می آمد و حزب سعادت نیز مواضع تأثیر گذاری در خصوص سیاست داخلی و خارجی ترکیه داشته است. هرچند احزاب اسلام گرای ترکیه در خصوص برخی حوزه های سیاست خارجی این کشور اشتراک نظر داشته و دارند، اما اختلاف نظرهای عمده ای نیز با یکدیگر دارند. این کتاب به دنبال بررسی مواضع و دیدگاه های احزاب اسلام گرای «رفاه »، «فضیلت»، «سعادت و «عدالت و توسعه» در خصوص سیاست خارجی ترکیه در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است و شباهت ها و تفاوت های آنها را به صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار خواهد داد. چراکه آگاهی از تحولات ترکیه به علت مجاورت با ایران و داشتن مسائل مشترک در حوزه هایی از قبیل آینده سیاسی کردهای منطقه، خطوط انتقال نفت و گاز، گسترش تروریسم و گروه های سلفی – تکفیری در منطقه به ویژه در سوریه و عراق و مسائلی از این دست برای سیاست گذاران ایران بسیار مهم است. از سوی دیگر با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران دارای مرز مشترک و روابط گسترده اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با کشور ترکیه است و با در نظر گرفتن اینکه ترکیه و ایران هر دو به عنوان قدرت های منطقه ای تأثیر گذار و رقیب در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا شناخته می شوند، کسب آگاهی از مواضع و رویکرد احزاب اسلام گرای ترکیه در قبال سیاست خارجی این کشور و جهت گیری هر کدام از آنها در صورت دستیابی به قدرت و شناسایی نزدیک ترین حزب به مواضع و رویکرد جمهوری اسلامی ایران در امور منطقه ای، بیش از پیش ضروری می نماید. بر این اساس کتاب حاضر در پی آن است که با شناخت دقیق مواضع و رویکرد احزاب اسلام گرای ترکیه در عرصه منطقه و ارائه چشم اندازی صحیح از وضعیت آنها در ساختار سیاسی ترکیه و تبیین این مسئله که جهت گیری سیاست منطقه ای ترکیه تحت تاثیر هریک از این احزاب به کدامین سو بوده و خواهد بود، داده و تحلیل مناسبی را در اختیار دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت تصمیم گیری های مرتبط با این کشور در مسائل منطقه ای و همچنین روابط بین دو کشور قرار دهد.
پژوهشگران مسائل غرب آسیا از اواخر دهه ۱۹۸۰ به مسئله رابطه میان دولت و جامعه مدنی، دمکراتیک شدن فضای سیاسی و گذار به دمکراسی در منطقه توجه کرده اند. تجربه پیروزی حزب اسلام گرای جبهه نجات اسلامی در انتخابات ۱۹۹۱ الجزایر و مداخله هماهنگ قدرت های خارجی (فرانسه) و دولت وقت برای جلوگیری از به قدرت رسیدن این حزب و دستگیری رهبران آن و ابطال انتخابات، نظر پژوهشگران را به نقش احزاب اسلام گرا در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا جلب کرد. فعالان سیاسی و روشنفکران غرب گرای منطقه و قدرت های فرامنطقه ای (اروپایی و آمریکایی) این گونه استدلال می کنند که احزاب اسلام گرا دارای ماهیتی اقتدار گرایانه و غیر دمکراتیک هستند و با استفاده ابزاری از دمکراسی و مشارکت سیاسی سعی دارند به قدرت برسند اما پس از استحکام اقتدار خود، حکومتی غیر دمکراتیک مستقر ساخته و به سرکوب نیروهای اجتماعی خواهند پرداخت. احزاب اسلام گرا نیز در برابر این اتهام سعی دارند نشان دهند که نسبت به دمکراسی وفادار بوده و در صورت کسب قدرت به بستن فضای سیاسی اقدام نخواهند کرد. با توجه به این مسئله، عمده احزاب اسلام گرای غرب آسیا، توسل به خشونت را رد کرده و تلاش داشته اند از طریق مشارکت سیاسی دمکراتیک در تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع خود نقش آفرینی کنند (رابینسون، ۱۳۷۶: ۵۱-۵۰).
اسلام گرایی سیاسی در ترکیه ویژگی های خاص خود را دارد. اسلام گرایی در این کشور در محیطی سکولار و شبه دمکراتیک در قالب احزاب سیاسی شکل یافته است. ویژگی احزاب اسلام گرای ترکیه پایبندی به ساز و کارهای سکولار دستیابی به قدرت از طریق انتخابات است. این ویژگی اسلام سیاسی در ترکیه وجه تفاوت آن با اسلام گرایی در برخی دیگر از کشورهای منطقه است که در آن اسلام به عنوان نیرویی سیاسی در جهت بسیج مردم علیه نیروهای خارجی و دولت های استبدادی نقش آفرینی کرده است. ویژگی دیگر احزاب اسلام گرای ترکیه اعتقاد آنها به آزادی دینی و عدم اجبار در دین است. برخلاف احزاب لائیک که خواهان حذف اسلام از سپهر عمومی جامعه ترکیه هستند، احزاب اسلام گرا، اسلام را یکی از ویژگی های هویتی جامعه تر تفکیک حوزه خصوصی و عمومی در این ارتباط نیستند. نمونه بارز حجاب در ترکیه است که ازآن با عنوان بحران روسری نیز یاد می شود. احزاب اسلام گرا قائل به آزادی داشتن یا نداشتن حجاب در ادارات دولتی و دانشگاه ها هستند. در احزاب لائیک مخالف رعایت حجاب در مکان های دو اصلا احزاب اسلام گرای ترکیه در زمینه سیاست خارجی، به چالش کشیدن اصل اساسی سیاست خارجی ترکیه (غرب گرایی) است. احزاب اسلام گرای ترکیه در مقایسه با سایر احزاب این کشور نگرش مثبت تری به رابطه با کشورهای مسلمان داشته اند. با توجه به موارد فوق تعریف پیشنهادی اثر حاضر درباره «اسلام گرایی» احزاب ترکیه به این شرح خواهد بود: «احزابی که در عین اعتقاد به دمکراسی، تساهل و آزادی دینی، رویکردی ایجابی نسبت به اسلام داشته، خواستار کسب قدرت از طریق ساز و کارهای قانونی بوده و در عرصه سیاست خارجی غرب گرایی محض را کنار گذاشته و دیدگاه مثبت تری نسبت به کشورهای مسلمان و هم جوار دارند». دیگر مفهوم محوری اثر حاضر «منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است که در این کتاب شامل کشورهای جمهوری اسلامی ایران، عراق، عربستان، ترکیه، سوریه، لبنان، اردن، فلسطین اشغالی، یمن، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، مصر، لیبی، تونس، الجزایر و مراکش می شود و مقصود از «منطقه، مجموعه کشورهایی است که علاوه بر همجواری دارای امکانات، نیازها و مسائل مشترک بوده و اشتراكات دینی، تاریخی، قومی، زبانی و… موجب تأثیرپذیری متقابل آنها در امور امنیتی سیاسی، اقتصادی و… از یکدیگر می شود. این کتاب را نشر «خرسندی» به چاپ رسانده و در فروشگاه اینترنتی هافکو به فروش می رسد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.