وزن | 461 g |
---|---|
ابعاد | 23.5 × 16.5 × 1.54 cm |
نویسنده | میلاد یاراحمدی |
مترجم | – |
ناشر | خرسندی |
موضوع | سیاست و حکومت |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
تعداد صفحات | 338 |
تعداد جلد | 1 |
شابک | 9786001140004 |
زبان | – |
شکی نیست که منازعه میان صهیونیست ها و فلسطینی ها چیزی فراتر از یک کشمکش و در مقیاس یک بحران میباشد. بحرانی پیچیده، بغرنج و به ظاهر لاینحل که همچنان نیز ادامه دارد. بحرانی که با تأسیس سازمان جهانی صهیونیسم و آغاز به کار جنبش صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ رسما کلید خورد. به عبارت دیگر منعقد شدن نطفه جنگ افروزی های اسرائیل و ظلم و ستم به مردم فلسطین را می بایست در تولد جنبش ایدئولوژیک صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دانست. جایی که تئودور هرتزل، چیم وایزمن، دیوید بن گورین، زئو ژابوتینسکی و بسیاری دیگر از رهبران سیاسی و اعضای جنبش مذکور، تحت تأثير اندیشه های روشنفکران و نخبگان فکری یهود در قرن هجدهم و نوزدهم از جمله موسی هس، بر باروخف، آرون دیوید گردن و تنی دیگر از نظریه پردازان و نویسندگان صهیونیست که عمدتا دارای تفکرات سوسیالیستی و بعضا حتى مارکسیستی بودند، قرار گرفته و جهت تشکیل دولت – ملت یهود تحت عنوان ” اسرائيل ” وارد گود جنگ با مردم بومی فلسطینی شدند.
آقای میلاد یاراحمدی با نگاهی دقیق و علمی قصد دارد در این کتاب به بررسی ایدئولوژی جریانات سیاسی صهیونیسم بپردازد و نقش هر یک از آنها را در سیاست خارجی اسرائیل نسبت به موضوع دولت – ملت فلسطینی تبیین کند. این کتاب بدون شک به دانشجویان و پژوهشگران حوزه سیاست خارجی اسرائیل کمک خواهد کرد تا با نقش جریانات سیاسی داخلی این رژیم به صورت عمیق، تحلیلی و مستند آشنا شوند.
در باب معرفی و شرح جریانات سیاسی رژیم صهیونیستی باید گفت که اسرائیل دارای چهار جریان سیاسی میباشد این چهار جریان عبارت اند از صهیونیسم تجدید نظر طلب (Revisionist Zionism)، صهیونیسم کار (Labor Zionism)، صهیونیسم مذهبی Religious) (Zionism و جریان ارتدکس سنتی (Ultra Orthodox Stream) و یا همان جریان هاردی. در مقدمه این کتاب لازم است هر یک از این جریانات را من باب آشنایی کلی و گذرا به صورت کاملا خلاصه معرفی کنیم.
صهیونیسم تجديد نظر طلب (Revisionist Zionism)
صهیونیسم تجدید نظر طلب، که ما سعی می کنیم برای معرفی این جریان از این به بعد و در طول پژوهش از کلمه ریویژنیسم به جای آن استفاده کنیم را بدون تردید با ولادیمیر ژابو تینسکی و آراء و اندیشه های او می شناسند؛ ژابوتینسکی که از یهودیان روسیه به حساب می آمد در سنین جوانی به سازمان صهیونیسم پیوست و به سرعت راه ترقی و پیشرفت را طی نمود به طوری که تنها یک سال پس از عضویت در این سازمان و پس از مرگ تئودور هرتزل در سال ۱۹۰۴، به عنوان رهبر جناح راست جنبش صهیونیسم ایفای نقش کرد و فصل تازه ای از فعالیت های سازمانی خود را آغاز نمود؛ او که از قدرت سخنوری و فصاحت کلام بالایی برخوردار بود و در همایش ها و کنفرانس های متعددی، از جمله کنفرانس هلسینکی (۱۹۰۶)، شرکت و سخنرانی می کرد سعی خود را بر جذب جوانان یهودی گمارد و در همین راستا نیز موفقیت های چشمگیر و قابل توجه ای را نیز کسب کرد به طوری که سال ها نماینده سازمان صهیونیسم در ترکیه بود و در ادامه مسیر رو به رشد خود نیز، در سال ۱۹۲۱ به عضویت در هیئت رئیسه سازمان در آمد؛ از طرفی ژابوتینسکی به دلیل اختلاف نظر شدیدی که با طبقه مسلط و با نفوذ سازمان داشت، به ویژه اختلافش با چیم وایزمن که در آن زمان ریاست سازمان را عهده دار بود، در سال ۱۹۲۳ از سازمان صهیونیسم خارج و درست در همان سال حزب ریویژنیستی «اتحادیه صهیونیست های ریویژنیست» (Alliance of Revisionist- Zionists) و همچنین «جنبش جوانان بتار» (youth movement Betar) را تاسیس نمود و دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۲۵ سازمان هاتزوهار (atzohar Oraganization) ( Hatzohar Oraganization) آغاز کرد وعهده داشت اف نظر داشت سینکی (۱۹۰۶)، سخنوری و فصاحت کلام بالایی برخوردار بود سعی در جذب جوانان بهرا بنیان نهاد.
اصلی ترین هدف ریویژنیست ها تاسیس دولتی یهودی در فلسطین در کنار اعراب فلسطيني ولی با اکثریت مطلق مردم يهود است؛ از منظر ژابو تینسکی قلمرو سرزمینی کشور یهود شامل سرزمین فلسطین و دو طرف رود اردن می باشد؛ ملی گرایی (Nationalism) یکی دیگر از خصوصیات جنبش ریویژنیسم می باشد به نحوی که اعضای این جنبش و در رأس همه آنها ژابوتینسکی به دنبال احیای روحیه ملی یهود بوده و سعی خود را بر وحدت میان یهودیانی که در سرتاسر جهان پراکنده بودند، گمارد؛ ریویژنیستها که توانایی فعلی یهود را مناسب رسیدن به آمال خود نمی دیدند به دنبال کسب حمایت یکی از قدرت های منطقه ای و یا جهانی بودند و در همین راستا ابتدا سعی خود را بر این منوال گماردند که پشتیبانی بریتانیا، که در آن دوران یکی از قدرت های جهانی به حساب می آمد و قیومیت فلسطین را نیز بر عهده داشت، را جلب کرده و با آنها رابطه عمیق و استراتژیکی را برقرار سازند؛ ریویژنیست ها که به خوبی مشاهده و درک کردند که از بریتانیا نمی توانند آن طور که خود می خواهند استفاده ابزاری کنند، راه خود را به سمت جنبش فاشیسم و ایتالیای تحت رهبری بنیتو موسولینی چرخاندند و با طرح موضوعاتی همچون شباهت تاریخی میان یهودی ها با فاشیست ها و اینکه هر دوی آنها دارای فرهنگی کهن و غنی هستند و در گذشته صاحب شوکت و عظمت بودند و با دادن وعده هایی از جمله کردن استفاده از زبان ایتالیایی، بعد از تاسیس دولت یهود، در کشورشان سعی در جلب حمایت موسولینی داشتند که البته نهایتا نتیجه ای برای ژابوتینسکی و جنبش وی در بر نداشت.
نظامی گری و اعتقاد به داشتن قدرت نظامی و نیروی مسلح برای دفاع از ملت یهود و تلاش برای کسب استقلال و رسیدن به خانه ملی یهود یکی دیگر از اصول بنیادین و اصلی این جریان می باشد. لازم به ذکر است که خود ژابوتینسکی در همان ابتدای فعالیت سیاسی خود و در عنفوان جوانی و هنگامی که در روسیه زندگی می کرد سازمان یهودی دفاع از خود (Jewish Self – Defense Organization) را تاسیس کرد و سال ها بعد و در ابتدای دهه بیست جنبش ریویژنیسم (Revisionism Movement) را تأسیس کرد. او در ادامه فعالیتهای خود و در همین راستا سازمان شبه نظامی ایر گون (Irgun (organization) را در سال ۱۹۳۱ و در نتیجه انشعاب از دیگر سازمان شبه نظامی موجود یعنی سازمان ها گانا (Haganah organization)، بنیان نهاد؛ این سازمان که از سوی بریتانیا سازمانی تروریستی به حساب می آمد، دست به اقدامات تروریستی و فعالیت های خرابکارانه زیادی علیه نیروهای دولتی و نظامی بریتانیا و همچنین اعراب فلسطینی زد به طوریکه در طول شورش فلسطینی ها در فاصله سالهای ۱۹۳۶ الی ۱۹۳۹، بیش از ۶۰ عملیات تروریستی علیه دولت بریتانیا و اعراب فلسطینی انجام دادند.
صهیونیسم کار که به آن صهیونیسم سوسیالیستی نیز می گویند، جناح چپ جنبش صهیونیسم و نقطه مقابل صهیونیسم تجدید نظر طلب به حساب می آید؛ این جریان سیاسی برای سال های متمادی و طولانی بدنه اصلی سازمان جهانی صهیونیسم (World Zionist Organization) را تشکیل داده بود؛ جنبش صهیونیسم کار متفکران و اندیشمندان نامی زیادی را در خود دیده است که بعضا در برخی مسائل و جزئیات با یکدیگر اختلاف نظر نیز داشته اند ولی بی گمان همه اندیشمندان و پیروان این جنبش، ریشه صهیونیسم کار را در اندیشه ها و تفکرات سوسیالیستی موشه هس میدانند؛ هس که او را پیامبر صهیونیسم نیز می خوانند به دنبال تاسیس دولتی یهودی و سوسیالیستی و حمایت از طبقه کارگر بود.
این جنبش بر خلاف ریویژنیست ها عجله ای برای تاسیس دولتی یهودی نداشته و هر چند که دولت – ملت سازی بر پایه جمعیت غالب یهودی در فلسطین از اهداف اصلی و مهم آنها به حساب می آمد ولی مخالف ایجاد چنین دولتی به وسیله کمک و یا درخواست جامعه بین المللی و یا با دخالت دولتی قدرتمند همچون بریتانیا هستند؛ البته آنها با بریتانیا همکاری هایی داشتند و منظور در اینجا این است که یهود می بایست روی پای خود ایستاده و تنها خود تکیه گاه خود باشد. آنها به کيبوتز یا کیبونص (Kibbutz) یا «جامعه متحد» معتقدند که بر اساس آن در قدم نخست ضروری است که جامعه ای یکپارچه از مردم یهود بر اساس شکل گیری گلنیهای کشاورزی شکل گیرد زیرا بر اساس اعتقاد آنان کشاورزان باید پیشقراولان جنبش انقلابی باشند؛ به وضوح مشخص است که این جنبش حقوق ویژه ای برای طبقه پرولتاریا قائل است و این امر از شعارها و اقدامات آنان آشکارا قابل فهم میباشد. صهیونیست های کار اعتقاد دارند که در مرحله دوم و گام بعدی ایجاد دولت یهودی باید در دستور کار قرار گیرد؛ بر اساس باور آنان، در ابتدا دولت تنها باید از طریق تلاش های طبقه کارگر و اسکان یهودیان سراسر جهان در فلسطین و تشکیل ملتی یهودی، تاسیس گردد؛ صهیونیست های کار ملت سازی را مقدم بر دولت سازی می دانستند و بر این باور بودند مادامی که ملت یهود با یکدیگر متحد نباشند و برای هدفی مشخص گرد هم جمع نشوند، دولت یهودی نبایستی شکل گیرد زیرا دولتی که از پس ملت خود بی بهره باشد دولتی ناکارآمد و ناموفق خواهد بود و سرنوشتی جز شکست را برای هم نباید متصور باشد.
جریان صهیونیسم کار بر روی مسئله نهاد سازی و تشکیلات سازمانی توجه خاصی داشت. سازمان شبه نظامی ها گانا (Haganah Organization)، بزرگترین سازمان شبه نظامی صهیونیستی، یکی از همین نهادها و موسسات زیر مجموعه جریان صهیونیسم کار می باشد که رابطه بسیار تنگاتنگ و راهبردی را با دولت بریتانیا برقرار کرده بود و به همین دلیل برخلاف ایر گون، توسط بریتانیا در لیست گروه های تروریستی قرار نداشت ضمن اینکه این سازمان علاوه | بر کارویژه و کارکرد اصلی اش که همان مقابله با ریویژنیستها و فلسطینی ها بود، کمکهاو خدمات شایانی را نیز به دولت بریتانیا در جهت دستگیری اعضای ایرگون، ارائه می کردند.
صهیونیسم کار که همچون صهیونیسم تجدید نظر طلب جریانی سکولار محسوب میشود طرفدار مذاکره و مصالحه با فلسطینیان می باشد ولی با شرایطی خاص که مهم ترین آنها به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل می باشد؛ آنها آماده اند بر سر برخی مسائل با طرف بر سر میز مذاکره بنشینند و با فلسطینیان معامله کنند؛ پیمان سلو ۱ و ۲ در دهه نود میلادی” نتیجه حاکم بودن چنین تفکری بود. به طور کلی می توان گفت که رویکرد صهیونیسم کار نسبت صهیونیسم تجدید نظرطلب پراگماتیستی و منطقی تر به نظر می رسد و دارای عقلانیت و بردباری بیشتری می باشد؛ آنها برخلاف جریان رقیب، به دنبال این هستند تا گام به گام و با صبر و حوصله به هدف خود برسند و به هیچ عنوان در هیچ یک از مراحل مبارزاتی خود، از سلاح خود علیه دولت بریتانیا استفاده نکردند.
صهیونیسم مذهبی (Religious Zionism)
جریان صهیونیسم مذهبی به طور کلی معتقد است که سرزمین اسرائیل توسط خداوند به اسرائیلیان وعده داده شده است و حقوق آنان در این سرزمین تا ابد ثابت و دائمی می باشد و اورشلیم (بیت المقدس) نماد و سمبل سرزمین مقدس برای بازگشت آنان است؛ با این وجود بسیاری از یهودی های مذهبی تا پیش از تاسیس اسرائیل، جنبش صهیونیسم و هدف آن را درک نکرده و نپذیرفتند و گروه های مذهبی به شدت با آن مخالفت می کردند و بازگشت به سرزمین مقدس و تاسیس حکومت، به شدت توسط آنان نهی شده و رهبران این جریان، پیروان خود را از برپایی حکومت بر حذر می داشتند؛ آنان درباره صهیونیسم چنین می پنداشتند که چنین تفکری علامت و نشانه بی اعتقادی به قدرت و اراده خداوند است چرا که بر اساس نفرین پراکندگی (Curse of diaspora)، که از اعتقادات راسخ یهودی های مذهبی می باشد، خداوند اراده کرده قوم بنی اسرائیل تا زمان ظهور منجی، به صورت پراکنده زیسته و فاقد تشکیلات حکومتی منسجمی باشند؛ این اعتقاد در میان یهودی های مذهبی وجود داشت تا اینکه فردی به نام خاخام آبراهام اسحاق کوک با نظریه خود تحول و انقلاب مهم و برجسته ای در باور و افکار مذهبیون یهودی به وجود آورد. هر چند از نظر کمی تا پیش از تاسیس اسرائیل، همچنان اکثریت مطلق یهودیان مذهبی با ایده صهیونیسم مخالفت می کردند ولی اندیشه های ربای کوک باعث ایجاد جرقه ای در ذهن برخی از مذهبیون زده شد و به تدریج باعث تغییر نگرش آنان نسبت به جنبش صهیونیسم شد. ربای کوک معتقد بود که صهیونیسم صرفا یک جنبش سیاسی و سکولار به وسیله صهیونیسم اراده کرده است که پس از قرنهای متمادی و طولانی به وضع اسف بار یهود پایان داده و آنان را به سرزمینی که خداوند به آنها وعده داده، و ابراهیم، اسحاق و یعقوب در آن زندگی کرده اند، برگردانده و دوباره متحد سازد و گذشته شان را به آنها باز گرداند؛ کوک و پیروانش صهیونیسم را فرصتی استثنایی برای تاسیس دولت یهود و برپایی حکومتی دینی بر اساس قوانین و آموزه های کتاب مقدس (تورات) می دانستند و در صدد بازسازی حکومت انبیاء خود، به ویژه حضرت داود و حضرت سلیمان، بودند؛ این جریان اعتقاد و تمایلی به مذاکره و مصالحه با فلسطینی ها نداشته و حقی را در سرزمین مقدس برای آنان قائل نیستند.
جریان هاردی و یا همان ارتدکس سنتی (Ultra Orthodox Group)
جریانات مذهبی غیر صهیونیستی دارای انشعابات و گروه بندی های متنوعی هستند که به طور مفصل در فصل مربوطه، شباهت ها و اختلافات آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. از میان تمامی این جریانات، در حال حاضر فقط جریان اولترا ارتدکس (Ultra Orthodox) است که به صورت جدی در فعل و انفعالات سیاسی اسرائیل حضور فعال دارد هر چند که خود همین جریان نیز عمدتا در مسائل داخلی نقش آفرینی کرده و در میان تمامی جریانات سیاسی فعلی، در حوزه مسائل مربوط به سیاست خارجی، منفعل ترین جریان موجود می باشد. آنان به اصل اسرائیل بزرگ، نیل تا فرات، معتقدند ولی بر این باورند که در عصر غیبت نمی بایست در سیاست دخالت کرد و به همین دلیل این گروه به شدت با جنبش صهیونیسم و هدف اصلی آن، یعنی تاسیس دولت – ملت یهودی در عصر غیبت مخالفت می کردند. بعد از تاسیس اسرائیل نیز در برهه هایی از زمان آنها على رغم میل باطنی خود، به ناچار همکاری هایی با دولت صهیونیستی داشتند و همچنان نیز دارند که اصلی ترین علت آن، بقای خود و کسب امتیازاتی داخلی از جمله گسترش مدارس دینی، تاسیس نهادهای مذهبی و… برای جامعه مذهبی یهود میباشد.
ان شاء الله توضیحات کامل و جامع مربوط به هریک از این جریانات را در فصل مربوط به آن جریان مد نظر مفصلا تبين و تشریح خواهیم کرد. ضمن اینکه در فصل آخر نیز نقش این جریانات را در سیاست خارجی اسرائیل نسبت به مناقشه اسرائيل – فلسطين و به طور مشخص راهه دولت – دو ملت مورد واکاوی و بررسی قرار خواهیم داد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.