وزن | 501 g |
---|---|
ابعاد | 23.5 × 16.5 × 1.67 cm |
نویسنده | ژیلبر آشکار, نوام چامسکی |
مترجم | محمدرضا شیخی محمدی |
ناشر | خرسندی |
موضوع | تاریخ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
تعداد صفحات | 368 |
تعداد جلد | 1 |
شابک | 9786005310559 |
زبان | – |
کتاب حاضر گفتگویی است میان دو اندیشمند معاصر عرصه سیاست بین الملل (نوام چامسکی و ژیلبر آشکار). چامسکی در مقام استاد زبان شناسی و البته نظریه پرداز و منتقد سرسخت سیاست های امریکا از وجه های جهانی برخوردار است و آشکار شهروندی فرانسوی با اصلیتی لبنانی – بعنوان صاحبنظر مسائل سیاسی و مقاله نویس نشریه لوموند دیپلماتیک به تدریس علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاههای فرانسه و انگلیس نیز اشتغال دارد.
خاورمیانه و نقش بی بدیل آن در سیاست خارجی آمریکا، همچنین حضور هژمونیک امریکا در این منطقه بحران زا/بحرانزی محور و مفصل بندی اصلی گفتگو را شکل می دهد. این دو ضمن بحث و بررسی تنش ها، کشمکشها و ستیزش های منطقه خاورمیانه، همچنین تلاش در جهت شناخت و بازشناخت
ریشه های تاریخی، عقیدتی، نژادی و جغرافیایی آنها، کانون توجه و تدليل و تعلیل خویش را بر سیاست های پیش دوستانه، “خود”/”دگر “محورانه و برتری جویانه ایالات متحده برای حضور مستمر در این می دهند. چامسکی با تسلط کافی بر تاریخ و سیاست و به عبارت بهتر تاریخ- سیاست” معاصر آمریکا و اشکار با بهره گیری از تحلیل های بومی تر از تحولات منطقه بویژه لبنان و فلسطین، گفتگو را به گونه ای پیش می برند که به رغم تأكيد و تأیید نقش زاینده /فزاینده راهبرد سیاست خارجی آمریکا در بحران ها و بی ثباتی های خاورمیانه، اشکال مختلف تروریسم، افزایش بنیادگرایی مذهبی و نیز وزن و وضو دموکراسی در کشورهای منطقه را مورد تحلیل قرار میدهند.
آنچه در این اثر جلب توجه می کند دیدگاه های گاه متفاوت و -حتى- متضاد چامسکی و آشکار است که بدون لطمه زدن به اصل بحث، موجبات اوج/ فرود و قبض/بسط و در نتیجه چالشی شدن مباحث فراهم می آورد. در بسیاری موارد به رغم اینکه چامسکی با اتکاء به پیشینه اطلاعات و اطلاعات بیشینه خو در خصوص سیاست خارجی آمریکا نظراتش را به صورت صریح و قاطع مطرح می کند اما اشکارنیز چیره دستانه در مقام مقابله ظاهر شده و از منظر اندیشمندی مستقل به اظهار نظر می پردازد به طوریکه در مواردی همچون بی اعتمادی امریکا به صدام پیش از حمله عراق به ایران یا نقش آوارگان فلسطینی درتعیین سرنوشت خویش، طرفین به دلیل عمق اختلاف و عدم می دهند. در واقع طرح چنین موضوعات و مواضعی است که ذهن مخاطب را از یکنواختی و بیطرفی به در آورده و او را وامی دارد تا ضمن توجه به نشیب و فراز مباحث با تدقیق در اتفاق و اختلاف نظرها و منظرها در فضای گسست-پیوست مستمر با جریان و جهت گفتگو قرار گیرد. در گذر از این گزاره ها است که دستیابی به چشم اندازی گشوده تر نسبت به این منطقه بحران زی فراهم می آید؛ چشم اندازی هرچه گشوده تر اما همچنان پر از گره های ناگشوده.
متقاضیان پذیرش در دانشگاههای آمریکا به خوبی با این پرسش مرسوم آشنا هستند:« اگر قرار باشد به انتخاب خود با دو نفر از شخصیت های تاریخی در ضیافت شام شرکت کنید، چه کسانی را برخواهید گزید؟» با توجه به تنوع چهره های تاریخی در عرصه های فعالیت انسانی، طبعأ پاسخ به این پرسش کاملا متفاوت و متنوع خواهد بود. اما برای کسی که میخواهد درباره خاور میانه امروز از دو تحلیلگر معاصر کسب اطلاعات کند، نمی توانم کسانی را بجز نوام چامسکی و ژیلبر آشکار تصور کنم که مصاحبت با آنها تا این حد دلپذیر و سودمند باشد.
نوام چامسکی
نوام چامسکی را در سال ۱۹۶۶ و در دوره دانشجویی در موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) ملاقات کردم. در آن مقطع زمانی به دلیل انقلاب در عرصه زبان شناسی شهرتی بهم زده بود و اگر راستش را بخواهید پس از آن بود که منتقد جنگ آمریکا در ویتنام شد. در طول چهار دهه گذشته، با مطالعه تحلیل های وی درباره سیاست خارجی، رسانه ها و نقش روشنفکران در جامعه، اطلاعات جامعی کسب کرده ام، اما حتی تاثیرگذارتر از هوش و ذکاوت حیرت انگیز چامسکی، تعهد بی اندازه وی برای اعمال تغییرات اجتماعی بود که بر من تاثیر می گذاشت. من به عنوان دانشجوی سال اول حیرت می کردم که یک مقام دانشگاهی تا این حد برجسته به تحصن و تظاهرات دانشجویی بپیوندد. اوایل سالهای ۱۹۷۰ و زمانی که در زمینه تهیه یک بولتن کوچک در مخالفت با برقراری حکومت نظامی در فیلیپین فعالیت می کردم، نخستین تجديد اشتراک سالانه ای که برای این بولتن از طریق پست دریافت می کردیم متعلق به نوام چامسکی بود. و از زمانی که وی را شناخته ام، او منوال گذشته است. وی به سازمانها و انتشاراتی های سیاسی بیشماری کمک کرده بی شمار نامه های دریافتی از سراسر دنیا را پاسخ داده و برای مشاوره و ترغیب تمام کسانی که برای دستیابی به جهانی برتر مبارزه می کنند وقت گذاشته است.
چامسکی اوایل سالهای ۱۹۷۰ نوشتن درباره خاور میانه را آغاز کرد و بدین ترتیب بار دیگر موضوعی رو آورد که در دوران جوانی و فعالیت در جناح چپ جنبش صهیونیستی دغدغه اش داشت. اوایل سال های ۱۹۵۰ وی و همسرش قصد داشتند در یک کیبوتص اسرائیلی اقامت کنند اما برغم صرفنظر کردن از این برنامه، چامسکی همواره دلبستگی و علاقه شدید خود را به این منطقه بویژه در زمینه موضوعات مربوط به صلح و عدالت بروز داده است. اثر وی تحت عنوان صلح در خاور میانه؟ اندیشه هایی در باب عدالت و ملیت در سال ۱۹۷۴ منتشر شد. اثر بعدی وی درباره خاور میانه در پی تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ منتشر شد: مثلث سرنوشت ساز: آمریکا، اسرائیل و فلسطين؟. هر چند در بسیاری دیگر از آثار چامسکی، بخش ها و مقالاتی به خاور میانه اختصاص یافته و البته با توجه به اهمیت و بی ثباتی منطقه، هر گونه بحثی با محوریت سیاست خارجی آمریکا باید اینگونه نیز باشد، با این حال از زمان انتشار مثلث سرنوشت ساز تاکنون کتاب حاضر نخستین اثر چاپ شده وی به شمار می رود که منحصرا به این منطقه از جهان اختصاص یافته است.
ژیلبر
ژیلبر آشکار نیز همان تعهد همراه با تعمق چامسکی را برای صلح و عدالت بین المللی و همان اشتهای سیری ناپذیر وی را برای درک و فهم سیاست خارجی ایالات متحده دار است. بعلاوه شناختی عمیق از خاور میانه دارد، شناختی که هم با حضور در منطقه و هم از لابلای مطالعه کتابها کسب کرده است. آشکار که در لبنان رشد و چندین سال در آنجا زندگی کرده، فعالانه در حیات سیاسی منطقه مشارکت داشته است و با محافل چپگرای دنیای عرب به خوبی آشنایی دارد. وی پس از اقامت در فرانسه، هم به عنوان یک مقام دانشگاهی و هم به عنوان یک فعال ضد جنگ از نزدیک حوادث خاور میانه را پیگیری کرده است.
ژيلبر را در فوریه ۲۰۰۳ و اندک زمانی پیش از تهاجم آمریکا به عراق، در جریان کنفرانسی به مناسبت یک تور معرفی کتاب در دانشگاه ویلیام پترسون (William Paterson) در نیوجرسی که من در آنجا تدریس می کنم ملاقات کردم. طی سال های بعد با تحلیل های عموما ارزشمند وی درباره عراق و خاور میانه آشنا شدم، تحلیل هایی متکی بر خبرگی و مهارت و مطالعه دقیق مطبوعات عرب زبان. برای آشنایی شمار بیشتری از انگلیسی زبان ها با تحلیلهای وی، همواره مقالات و ترجمه های آشکار را در پایگاه اینترنتی ترقی خواه ZNet که با آن همکاری میکنم منتشر می کردم. هر چند تماس های ما صرفا از طریق ایمیل بود، اما ارتباط دوستانه ای بین ما برقرار شد تا اینکه در اواخر سال ۲۰۰۵ با نوشتن مقاله ای مشترک، طرح های مختلف پیش رو برای “لشکرکشی مجدد” نیروهای آمریکایی پس از عراق را مورد تحلیل قرار دادیم.
احاطه کامل آشکار بر مسائل مهم بین المللی بویژه مسائلی که سه گانه راهبردی آمریکا، چین و روسیه در آنها درگیر هستند و در کتاب جنگ سرد جدید مورد تحلیل قرار گرفته اند، الهام بخش نوشته های وی به شمار می رود. اثر وی تحت عنوان برخورد دو توحش تروریسم و بی نظمی جهانی شهرت وی را به عنوان یک تحلیلگر دوراندیش و یک منتقد آشتی ناپذیر، هم در زمینه تحقیق درباره سلطه جهانی واشنگتن و هم بنیادگرایی اسلامی به همراه داشت. در همین راستا، وی همواره احساس و ادراک خود را در برابر برخی هیجانات ناشی از مناقشه اسرائیل و فلسطین حتی در بین محافل ترقی خواه بروز داده است، که فراهم آوردن مقدمات کار برای انتشار نامه نگاری های بین دو یہو دی چېگرا شاهدی بر این مدعاست. بسیاری از مقالات آشکار تحلیل هایی واقعگرایانه و در عین حال شورانگیز و همچنین پیشنهادهایی عملی در اختیار کسانی که در جستجوی عدالت جهانی هستند قرار می دهد – برخی از این مقالات بصورت مجموعه در کتاب شرق برافروخته خاورمیانه درآینه مارکسیسم” منتشر شده اند. اثر دیگر وی تحت عنوان نامه به یک فعال ضد جنگ نسبتأ خسته در آوریل ۲۰۰۳ انصافا به یک اثر کلاسیک تبدیل شده است.
اثر پیش رو شامل مجموعه مقالات مجزای دو نویسنده نیست بلکه مبتنی بر گفتگوی آنهاست گاه با هم توافق دارند و گاه بر مبنای رویکرد و اطلاعاتی که در اختیار دارند، دیدگاههایی مکمل یکدیگر ارائه می دهند و گاهی نیز پیش می آید که با هم اختلاف نظر پیدا می کنند؛ لذا این اثر چیزی بیش از یک مجموعه چند قسمتی است و طرفین در جریان این گفتگو، به لطف تعهد مشترک و همچنین تنوع مهارت و تجربیات اشان، به یک درک متقابل بسیار غنی تر دست یافته اند.
از همان آغاز کار چامسکی و آشکار به این توافق دست یافتند که حضور یک شخص سوم برای با این گفتگوی رو در رو سودمند است. پیشنهاد این بود که گفتگویی دوطرفه صورت گیرد و یک طرف سوم علاوه بر طرح سوالات، به این گفتگو جهت بدهد و به فرایند فنی ثبت گفتگو مشغول باشد تا این امکان برای طرفین گفتگو پدید آید که بر تحلیل ها و استدلالهای خود متمرکز شوند. ایفای این نقش بر عهده من گذاشته شد و تا جایی که امکان داشت، سعی کردم از گفتگوی آنها فاصله بگیرم و تنها در صورت نیاز و برای پیش بردن بحث وارد گفتگو شوم.
این فرایند چندین مرحله داشت.ابتدا شماری پرسش مطرح کردیم که هدف از آن تدوین پرسش هایی بود که نه تنها نمی توان با رجوع به دایره المعارف برای آنها پاسخی پیدا کرد، بلکه بیشتر پرسش هایی هستند که سعی دارند لایه های زیرین مولفه ها و نیروی پیش برنده بحث را برجسته کنند. حوادث خاور میانه آنچنان سریع در پی هم می آیند که هر گونه تلاش برای تشریح مبتنی بر واقعیت این حوادث، به سرعت تازگی خود را از دست خواهد داد. در مقابل، تحلیل نیروهای اصلی درگیر در منطقه و همچنین شیوه پرداختن به پرسش های سرنوشت ساز به خواننده این امکان را خواهد داد تا از گذشته درس بگیرد و تحولات جاری و آتی را درک کند. هر چند بر فرض مسلم، اثر حاضر به بررسی خاور میانه اختصاص یافته اما شاید نتوان مسائل این منطقه را بدون در نظر گرفتن منافع و مداخلات قدرت های خارجی و بویژه – طی سالیان اخیر آمریکا درک کرد. بنابراین تلاش کردیم مضامین بسط یافته در ارتباط با خاور میانه و سیاست خارجی ایالات متحده و همچنین مناطق خاص مورد مناقشه را در این بحث جا دهیم. از بین مضامین و درونمایه های مطرح شده می توان به تروریسم (ماهیت، گستره تهدید و شیوه مقابله با آن)، تئوریهای توطئه ( اینکه تا چه حد می توانند در درک تحولات سیاسی به ما کمک کنند)، بنیادگرایی (عامل تحریک آن و اینکه در کجا بیشتر متداول است)، دموکراسی ( موقعیت آن در خاور میانه و موانع جنگ عراق در برابر آن) و مبادی سیاست خارجی آمریکا در منطقه ( بویژه نقش نفت و اهمیت “لابی طرفدار اسرائیل”) اشاره کرد. مناقشات خاص مورد نظر ما مربوط به مناقشه افغانستان متاثر از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، مناقشه عراق مشتمل بر تمام ابعاد و جوانب یعنی نقش آمریکا، تحولات سیاسی، وضعیت کردها( هم در عراق و هم در ترکیه)، و همچنین مناقشات بالقوه در ایران و سوریه است. البته در نهایت سعی کردیم با پرداختن به ریشه های تاریخی مناقشه فلسطین و اسرائیل، عامل محرک کنونی و راه حل های احتمالی آن و همچنین ماهیت جامعه اسرائیلی، نیروهای مختلف سیاسی فلسطینی حاضر در صحنه و مسائل مربوط به یهودی ستیزی، اسلام هراسی و نژاد پرستی ضد عربی، جایگاه مهمی را به این موضوع اختصاص دهیم.
پس از گزینش پرسشها، هر سه نفر از چهارم تا ششم ژانویه ۲۰۰۶ به مدت ۳ روز نشست هایی در دفتر نوام در MIT برگزار کردیم. با توجه به مشغله فراوان نوام به سختی توانستیم سه روز را در تقویم کاری وی به خود اختصاص دهیم – یکبار مجبور شدیم بحث را متوقف کنیم تا وی طبق برنامه قبلی با یک روزنامه نگار خارجی مصاحبه کند. با همه این احوال موفق شدیم حدود ۱۴ ساعت گفتگو ضبط کنیم. نشست های ما دوستانه و پویا بود و با این حال زمانی که اختلاف نظری وجود داشت، نه نوام و نه ژيلبر برای بیان پرشور عقیده خود خویشتنداری نشان نمی دادند. ۱۴ ساعت گفتگوی ضبط شده با دقت توسط ملیسا جیمسون Melissa Jameson به روی کاغذ منتقل شد. پس از آن، نسخه اولیه را آماده و زوائد و موارد انحراف از بحث را حذف کردم، ترتیب برخی از بخشها را تغییر و قابلیت مطالعه متن را افزایش دادم و پس از آن ژيلبر و نوام صحبت های خود را تصحیح کردند. هدف ما انتقال کلمه به کلمه مطالب بر روی کاغذ نبود . بیشتر منظور این بود که برای هر یک از آنها این امکان فراهم شود تا بحث خود را روشن کند یا آن را بسط و توسعه دهد ( البته نه با تغییر استدلال مهمی که دیگر طرف گفتگو به آن پاسخ داده بود) توافق کردیم که تفسیرهای شفاهی بدون دسترسی به منابع، بصورت متقن اورده نشوند. به همین ترتیب وقایع و نقل قول ها را مورد بررسی قرار دادیم و این نقل قول ها را در صورت نیاز تکمیل کردیم در نهایت به اهمیت این نکته واقف بودیم که برای تمام ادعاهای مورد مناقشه یا نسبتا مبهم مستنداتی ارائه کنیم، چون ارزیابی ما این بود که خواننده نباید فکر کند این نویسندگان صرفا بدون پشتوانه حرف زده اند.
در تمام کارهای این چنینی ضرورتا موضوع به روز رسانی مواد و مصالح کاربردی مطرح می شود. به عقیده ما اگر این گفتگوها را با استفاده از فرایند بازنگری به روز می کردیم این امر نوعی فریبکاری بود و باعث تشویش ذهن خوانندگان میشد. بالطبع زمانی که مقدمه حاضر را می خوانید حوادث جدید مهمی در خاور میانه به وقوع پیوسته است؛ بنابراین تصمیم گرفتیم متن اصلی را به همین صورت و به عنوان شاهدی بر شیوه تفکر و اندیشه چامسکی و آشکار در ژانویه ۲۰۰۶ حفظ کنیم، اما شش ماه بعد پی نوشت مجزایی را اضافه کنیم که در آن هر یک از نویسندگان امکان تفسیر مجدد تحولات اخیر مهم را داشته باشند. این کتاب را انتشارات «خرسندی» به چاپ رسانده و در فروشگاه اینترنتی هافکو به فروش می رسد.